133

بجای133

133

بجای133

گپی باآیت الله هادی غفاری





آیت الله هادی غفاری فرزند آیت الله حسین غفاری است . آیت الله حسین غفاری درزندانهای رژیم سفاک ؛ عاری ازمهر ؛ دردهای جانکاه تحمل می کرد . هادی غفاری همراه باخواهرش رابه دیدن پدرمی بردند تاازنزدیک شکنجه های پدرراببینند وعبرت بگیرند . ولی آنها همچون سایراقشارملت ایران مبارزه راادامه دادند. پدرتحت همان شکنجه ها به فوزشهادت نایل آمد وانقلاب به رهبری بی نظیرامام خمینی رض پیروز شد .

شاید این روزها گپی کوتاه با کسانی که خود در این روزها با مردم همراه هستند خالی از لطف نباشد. بنابراین به گفت‌و‌گو با‌هادی غفاری پرداختیم که در این ایام همواره در صحنه حضور داشت و ‌صریح‌‌ترین انتقادات را نسبت به جریان دولت وارد کرد. او متاسف است که اینک باز جمعی به آرای خاموش پیوستند و این را در سایه عدم مدیریت مناسب حوادث اخیر دانست. 

پس از انتخابات ریاست جمهوری حوادثی روی داد که هنوز بسیاری از تحلیل آن بازمانده‌اند، چرا که به اعتقاد بسیاری برخورد‌های غیر متعارف با معترضان به نتیجه یک انتخابات راه حل یک دعوای خانوادگی نبود. شما خودتان نیز در این حوادث حضور داشتید آیا چنین برخوردهایی شایسته بود؟ 
آنچه که من ‌می‌خواهم بگویم اینکه حداقل باید باور کنید که آن تعداد کسانی که فاصله میان 50 درصد شرکت‌کنندگان دوره اول احمدی‌نژاد با این دوره که می‌گویند بیش از 85 درصد است رقمی بیش از 30درصد است و این افراد همان کسانی بودند که جزو آرای خاموش محسوب می‌شدند و سالیان سال ما فریاد می‌زدیم تا آنها را به عرصه انتخابات بکشانیم و سعی داشتیم تا آنها را به بدنه انقلاب جمهوری اسلامی ایران جذب کنیم و چنین بود که جنبش اصلاحات توانست آنها را با امید به آینده بهتر و روشن‌تر با حاکمیت جریان اصلاحات به عرصه بیاورد. بنابراین با اطمینان می‌گویم که این افراد به احمدی‌نژاد رای نداده‌اند ولی متاسفم از اینکه دوباره این افراد به آرای خاموش خواهند پیوست. این رای 40‌میلیونی جزو افتخارات ما نیست بلکه می‌توانست چنین باشد ولی متاسفانه برخوردهای نسنجیده موجب شد که ما بخش عمده‌ای از آرا برای انتخابات‌های دوره بعد را از دست بدهیم. 
یعنی شما مردم را به حفظ حضورشان در صحنه برای عرصه انتخابات‌های بعدی دعوت می‌کنید؟ 
شاید برخی تصور کنند که من می‌خواهم خط‌دهی کنم ولی اینگونه نیست زیرا مردم خودشان هشیار و آگاه‌تر از آن هستند که به آنها خط داده شود. ولی این را می‌گویم که در خوشبینانه‌ترین حالت این است که به آرای خاموش تبدیل خواهند شد. من هم نمی‌توانم نسبت به سرنوشت کشور خودم بی‌تفاوت باشم و از بزرگان نظام نیز تقاضا دارم که مصلحت را در نظر بگیرند. هنگامی که امام در قید حیات بودند هیچگاه به طرفداری از یک جریان ‌یا یک شخص خاص نمی‌پرداختند و حتی هنگام انتخابات ریاست جمهوری بنی‌صدر هرگز نشان ندادند که به او رای دادند یا خیر. ولی اکنون متاسفانه همه امکانات در اختیار یک جریان قرار دارد. 
به هر حال شما به حرکت‌هایی که بعد و قبل از انتخابات صورت گرفت معترض هستید؟‌ 
بله حرکت‌های غیرخردمندانه دوستان قابل‌قبول نبود. پس از آنکه آرا خوانده شد یک رئیس جمهور باید بسیار عاقل و منطقی عمل کند به مانند مسوول یک تیم که وقتی پیروز می‌شود به تیم بازنده دهن‌کجی نمی‌کند. آقای احمدی‌نژاد که ریاست جمهوری را در حد یک تیم فوتبال پایین آورد باید این قاعده را رعایت می‌کرد ولی بعد از آنکه آرا خوانده شد، ایشان به عنوان تیم برنده رفتار خوبی با تیم دیگری که به ناحق حذف شده بود نداشت. به نظر من او باید می‌آمد و با مردم و رقبایش گفت‌و‌گو می‌کرد تا مسائل حل شود نه اینکه همان زمان به اردو‌کشی در میدان ولی عصر بپردازد و کسانی که زخم خورده‌اند را ناراحت کند و نمک بر زخم آنها بپاشد. او می‌توانست به درستی این حوادث را مدیریت کند ولی به جای مدیریت، عکس‌العمل نشان داد و جریان را به سمت اردوکشی سوق داد. آنها متاسفانه به مساجد روی آوردند و بچه‌های مخلص بسیج را به خیابان‌ها کشاندند ‌یا نیروهایی که ماه‌ها در پادگان‌ها بودند را به خیابان‌ها آوردند. در همان ایام خطیب نماز جمعه که در عمرش یک سیلی نخورده وسابقه جبهه و جنگ نیز ندارد و نمی‌داند که زندان یعنی چه از یک تریبون یک طرفه با مردم سخن می‌گوید و به گاردگیری می‌پردازد. این درحالی است که مردم با شعور هستند و گول نمی‌خورند. 
شما هم مسجدی دارید آیا همین نیروهایی که شما به انتقاد از آنها می‌پردازید قصد استفاده از آنجا به عنوان پایگاهی برای برخورد با مردم را داشتند؟ 
در مسجد بنده هم افرادی بودند که می‌خواستند آنجا را به پایگاه تفکر خودشان تبدیل کنند اما من اجازه ندادم وگفتم که دهها مسجد در اختیار شما قرار دارد اجازه دهید که این یک مسجد برای ما بماند. 
متاسفانه این برخوردها به اهانت به روحانیت هم تبدیل شد و نمونه آن رفتاری بود که در حاشیه نماز جمعه با بزرگان روحانی صورت گرفت! 
ببینید برخی از مسوولان ما هر کاری که کسی در بیرون انجام می‌دهد را افشا کرده و در بوق و کرنا می‌کنند و بنابراین آنها نیز همین کار را انجام می‌دهند ولی نسبت دادن این حوادث به بیگانه درست نیست. من یک فرد معترض هستم که با دشمن شدیدا برخورد و البته دست سوءاستفاده‌گران داخلی را قطع می‌کنم و این درحالی است که من نه بیگانه هستم و نه وابسته به بیگانه. متاسفم که نامه‌های بسیاری علیه من نوشتند و مدعی شدند که من یک روحانی‌نما هستم ولی مگر همان کسانی که چنین نامه‌هایی را می‌نویسند نمی‌دانند که من در مدارج عالی فقهی درس خوانده‌ام. وقتی که چنین آشکارا دروغ می‌گویند و اتهاماتی را متوجه روحانی‌ای که همه او را می‌شناسند می‌کنند، دیگر بچه‌ها و مسجدی‌های من درباره دیگر موضوعات چه فکری می‌کنند. 
به نظر شما برای برخورد با این اعتراضات چه راهی باید انتخاب می‌شد؟ 
به نظر من اگر مسوولان معتقد بودند که این حرکت‌ها غیراصولی است باید مبانی و اندیشه خود را تبیین می‌کردند ولی تبیین مبانی از طریق تهدید‌کردن و آوردن اسحله به خیابان‌ها امکان‌پذیر نیست. هر معضل اجتماعی و سیاسی باید از راه خود حل و فصل شود. 
به نظر می‌رسد که این روزها برخی از مسوولان تغییراتی در رویکرد خود نسبت به حوادث اخیر داده‌اند چنانچه که رویکرد صدا و سیما متفاوت شده و البته مقام معظم رهبری نیز دستور دادند که یک بازداشتگاه تعطیل شود. 
به نظر من این اقدامات دیر انجام شد. 
فکر نمی‌کنید اتخاذ این رویکرد جدید به علت عملکرد احمدی‌نژاد بود؟ 
من می‌گویم که مشایی را نباید بزرگ کرد چرا که طرح این مساله یک کوچه فرعی بود که نباید به آن پرداخته شود. شخص احمدی‌نژاد که از مشایی مورد اعتراض بیشتری است. 
ولی این روزها انتقادات حامیان احمدی‌نژاد به او بیشتر شده و این هم در سایه تداوم رفتاری اوست! 
باز هم می‌گویم این مباحث هم یک کوچه فرعی است. جریان متحجر و کج‌اندیش سعی در آن دارد که بخشی از نیروهای ملی و مومن و انقلابی را کنار بگذارد و نمی‌خواهد که از تجربیات آنها استفاده کند. آقای ‌هاشمی در نمازجمعه گفت که باید همه به سمت آشتی ملی حرکت کنیم ولی بزرگوار دیگری گفت که این حرف‌ها به ‌هاشمی چه ارتباطی دارد. من برای آقای یزدی احترام بسیاری قائلم و به ایشان علاقه‌مند هستم ولی می‌گویم که جناب آقای یزدی با ادبیات این‌چنینی که نمی‌توان با مردم صحبت کرد. 
این روزها برخی هم طرح عدم کفایت احمدی‌نژاد را طرح می‌کنند به نظر شما با این بحث‌ها مشکلات پیش رو حل می‌شود؟ 
به شرط آنکه این بحث هم کوچه فرعی نباشد. البته شاید با طرح عدم کفایت برای احمدی‌نژاد برخی از مشکلات حل شود ولی مشکل اصلی وجود جریان متحجر و کج‌اندیش است که فکر می‌کند مایملک مردم در اختیار آنهاست باید این جریان به حاشیه برود و اراده ملی و دینی مردم حاکم شود. 
ولی من هم گفته شما را قبول دارم اصلاح‌طلبان نباید گرفتار این کوچه فرعی شوند و باید در اندیشه انسجام حرکت خود باشند. 
بله همینطور است. اگر درست حرکت کنیم و به دنیا و مردم نشان دهیم که ما به دنبال جنجال و عدم ثبات سیاسی نیستیم و تنها به دنبال این هستیم که مردم به حقوق قانونی خود برسند. ما به دنبال قدرت و پول و شهرت نیستیم بلکه همه ما روزی برای پیروزی انقلاب مبارزه کرده‌ایم و اینک در اندیشه بقای آن هستیم .



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد